السلام علی شمس الظلام و بدر التمام از چشمه ساری جوشان که از تشنه کامان به دور مانده؛ ... اگر چنین نبود، بلاهای سخت بر شما فرود میآمد و دشمنان، شما را نابود میکردند. به امید روزی که چشمانمان به جمال دلربای آن یوسف سفر کرده روشن شود و آغوش پر مهرش پناه دلمان گردد.
طلوعت را همه چشم انتظاریم
بتاب، ای آفتاب دادگستر
نهان کردی چون مهر رویت ای مه
جهان شد تیره، چون خوی ستمگر
سخن از خورشید پنهان است؛ آن که به فرمودهی امام رضا علیهالسلام: «... إذا خرج أشرقت الأرض بنوره...»
از شمشیر آختهی یزدان که از نبود یاران در نیام خفته؛
از آن دست نیرومند خدایی که در آستین فرو رفته؛
از آن سمبل قطرههای نقره فام اشک که از خشیت خدا فرو ریخته؛
از آن حماسهی همیشه جاوید خون شهیدان کربلا، خدنگ در مشت مانده.
آری، سخن از غیبت امام زمان علیهالسلام است؛ از بزرگ مظلوم دوران؛ آن که یادش از خاطرهها فراموش شده است...
همو که اگر کسی مهربانیهای او را ببیند و قطرهای از زلال محبتش بچشد، دیگر فراموشش نخواهد کرد.
همو که هر کسی به او پیوست از اغیار برید و سعادت دو دنیا را در کوی محبت او دید.
همو که مؤمنان را انیس و رفیق و شفیق است.
به راستی، چرا کسی که پدرش را، برادرش را، دوست مشفق و دلسوزش را از یاد نمیبرد، امام زمانش را به فراموشی می سپارد؟!
مگر حق کدامین پدر افزونتر از حقوق امام زمان علیهالسلام است؟! کدام برادر مهربانتر از اوست؟ دلسوزی چه دوستی بیشتر از دلسوزیها و محبتهای اوست؟
خود او خطاب به شیعیانش می فرماید:
«انا غیر مهملین لمراعاتکم و لا ناسین لذکرکم».
ما در مراعات حال شما کوتاهی نمیکنیم و یادتان را از خاطر نمیبریم.
وقتی او - که ذخیرهی همهی هستی - ثمرهی همهی رسالتها، منبع همهی کمالات، سرچشمهی همهی خیرات و جلوگاه همهی نیکوییها و زیباییهاست - هیچگاه یاد ما را از خاطر نمیبرد و در رعایت احوالمان هرگز کوتاهی نمیکند، آیا رواست فراموشی ما نسبت به آن امام مهربان یا از وفاست غفلت از آن جان جهان؟!
هم او میفرماید:
«... و لو لا ذلک لنزل بکم اللأواء و اصطلمکم الأعداء».
آری، این او بود که به یاد ما بود و برایمان دعا کرد و در فتنههای بنیانسوز دورهی غیبت، عنایت خویش را از ما دریغ نداشت، و همو بود که پایهی استمرار حیات معنوی و تاریخی شیعه بود و هست و حقا جفاست که حقوق آن بزرگوار را - چنان که باید - ندانیم و دفتر معرفتش را - چنان که شاید - نخوانیم.
اکنون... ای منتظر!
کمی تأمل کن و در اوج مقام معنوی امام زمانت بیندیش که او کیست و بزرگی کارش در چه حد است؟
گر چه حضرات معصومین سلام الله علیهم اجمعین همه یک نورند و یک حقیقت و دارای یک سنخ ولایت - که فرمودهاند «کلهم نور واحد» - وجود اقدس حضرت صاحبالزمان ارواحنا فداه دارای امتیازاتی است و برنامهی آن بزرگوار را ویژگیهایی است که باعث شده چشم امید همه، حتی پیامبران و ائمهی هدی علیهمالسلام به او دوخته شود و اهمیت ظهورش به قدری است که پیوسته دودمان امامت و ولایت، در گفتار و رفتارشان، از آن حضرت به بزرگی یاد کرده و همگان را به عظمت او توجه دادهاند؛ تو گویی چشمان در هالهی غم فرو رفتهی همهی انبیا و اوصیا چشم
به راه روز قیام و آمدن اوست.
خون همیشه جوشان حلقوم حسین علیهالسلام، به هنگام فجر، نام مهدی را بر صفحهی افق نقش میزند و رنگ سرخ شفق در صفحهی هر غروب، سرخی دل عرش نشینان را باز میخواند.
رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به اوج قلهی دانش آن امام قائم علیهالسلام، اشارت میفرماید:
«ألا انه وارث کل علم و المحیط به».
آگاه باشید که (او مهدی علیهالسلام) وارث هر دانش و در برگیرندهی آن است.
مولای همهی خوبان، امام علی علیهالسلام از او به عنوان پناه دهندهترین و آگاهترین انسانها یاد میکند:
«أوسعکم کهفا و أکثرکم علما».او پناهدارترین شماست و عالمترینتان.
آنگاه با شیدایی و شیفتگی از شوق دیدارش آه میکشد و لقایش را انتظار میبرد، «آه! آه!... شوقا الی رؤیته».
بانوی هستی، فاطمهی زهرا علیهاالسلام در لحظههای آخر عمر شریف پیامبر، با مژدهی «منا مهدی هذه الأمة» تسلی مییابد. عیدتان مبارک
نوشته شده توسط : بوی یاس زهرا
بازديدهاي امروز:
5 بازديد
بازديدهاي ديروز:
5 بازديد
مجموع بازديدها:
31450 بازديد
پست الكترونيك
پارسي بلاگ
درباره من
جاده خاطره ها
نور
یاوران مهدی عج دهکده آگهی
دل ها تنها به یاد خدا آرام می گیرد
شرح حال ، حکایات ، کرامات و زندگینامه برخی از